فهرست عناوین مطلب
باشگاهسازی و تیمهای ابنالوقت
در دههی شصت حکومتیان چارهی کار در آن دیدند تا با تیمسازی از بالا، بدیلی کاملاً اسلامی را در مقابل دو باشگاه “طاغوتی” سابق قرار دهند. شکلگیری تیمهایی چون وحدت که عمدتاً از اعضای بسیج محله سرآسیاب دولاب و عارف با کاپیتانی سید مهدی ابطحی، و نفراتی چون مصطفی اردستانی، مجید جلالی و … سعدآباد با کارچاقکنی مهدی اربابی، که خود از دستاندرکاران کمیتهی، سعدآباد بود از جملهی این تلاشهای نه چندان موفق بود. تیمهایی که نیامده به بایگانی فوتبال سپرده شدند. مقاومتِ بسیجِ فتحِ سپاه، بانک صنعت و معدن، بانک سپه و بانک تجارت، پورا، کشاورز، بهمن، از جملهی این باشگاهها بودند.
پورا: تاجر معروف حاجعبدالله صوفیانی، که شرکت و انحصار پوست و رودهی ایران را داشت با خرید باشگاه قدیمی کیان که صاحبامتیاز اصلیاش غلامرضا مجید بود و توسط صدری میرعمادی اداره میشد، نام این باشگاه قدیمی و مشهور را به پورا تغییر داد. یکی از اتفاقات جالب در تیمداری یا تیمسازیهای پس از انقلاب جاپای علی پروین است. سلطان خود را کنار میکشد و سهم امامش را میگیرد و کاری به باقی ماجراها ندارد. یکی از موارد سوءاستفادهی مالی سلطان اظهارات مهدی مهدویکیا پس از آنی بود که سلطان در فصل نقل و انتقال سال قبل گفته بود: مهدی به کارمون نمییاد پیر شده. مهدویکیا در گفتوگو و اظهارنظری صریح و غیرعادی گفت: «اگر این آقا خیلی دلش به حال پرسپولیس میسوزد، بهتر است از آن ۸۰۰-۷۰۰ میلیونی که سال ۷۷ رفت به حسابشان، صحبت کند؛ مبلغی که شاید آن موقع بودجهی چهار سال پرسپولیس میشد. -واقعاً؟ -بله؛ من مدارک این حرفهایی که میزنم را دارم و مستند حرف میزنم و اگر لازم باشد آنها را به بازرسی هم ارائه خواهم داد.» و البته سلطان مانند همیشه با گفتن اینکه مهدی بهترین شاگردم بوده سر و ته ماجرا را هم آورد. حاج عبدالله صوفیانی به جهت رفاقت با علی پروین و ازدواج پسرش با دختر علی پروین در جذب برخی چهرهها پروین را مورد مشاوره قرار میداد. ثروت حاجعبدالله آنگونه بود که تیم پورا اولین تیم باشگاهیای بود که اردوی تدارکاتیاش را در ایتالیا برگزار کرد و با استخدام مربیانی مانند فریدون معینی، ابراهیم آشتیانی، احمد خداداد، منصور پورحیدری و … بازیکنانی چون وحید قلیچ، مرتضی فنونیزاده، یحیی گلمحمدی، جواد منافی، کاظم سید علیخانی، مهدی فلامرزی، شکورزاده و … با ادعای خارج کردن فوتبال دوقطبی، پا به عرصهی فعالیت گذاشت. چندی بعد پورا تعطیل شد و تنها دستآوردش نابودی باشگاهِ قدیمی کیان بود. با انحلال باشگاه پورا. ازدواج فوتبالی پسر حاج عبدالله با دختر “سلطان” نیز به جدایی انجامید و دختر سلطان به همسری آرش فرزین درآمد. با اشارهی “سلطان” آرش فرزین یکباره از کنسرتگذاری دسته چندم در آلمان به عنوان مترجم و کمک مربی و البته داماد “سلطان” با دستمزدی هنگفت سر از نیمکت پرسپولیس درآورد.
بانک تجارت
این تیم با امکانات وسیع بانک تجارت با خرید امتیاز باشگاه بوتان از پرویز ابوطالب و آوردن مربیان نامداری مانندِ ناصر حجازی، حسن روشن، جلال چراغپور و بهرهگیری از نفراتی چون مارکار آقاجانیان، علی دایی، سیروس دینمحمدی، بیژن طاهری، رضا احدی، محمد احمدزاده، افشین پیروانی با همان ادعای پورا و حاج عبدالله وارد گود شد، اما عمرش به پنج سال هم نرسید.
کشاورز
در ابتدای سال ۷۰ تیم کشاورز وابسته به وزارت کشاورزی با دستمزد و سرمایهای کلان پا به عرصهی فعالیت ورزش نهاد. در آغاز ستارههایی مانند سیروس قایقران، علی افتخاری، جواد زرینچه، نادر محمدخانی، کوروش تشت زر، کوروش برمک و… را جذب کرد. و بعد نفراتی مانند رضا حسن زاده و مجتبی محرمی، مرتضی کرمانی، محمدحسن انصاریفرد، مجید نامجومطلق و سیدمهدی ابطحی را به ترکیب تیمیشان اضافه کردند. پنج سال بعد با سقوط کشاورز به دستهی دوم و تغییر مدیریت وزارت کشاورزی این تیم کرکرهی تیمداریاش را پایین کشید و تمام.
بهمن
تیم فوتبال بهمن با خرید بازیکنان و بدنهی تیم پاس و استخدام فیروز کریمی در سال ۱۳۷۲ به فوتبال ایران اضافه شد آنها با خرید مارکار آقاجانیان، محمد خاکپور، رضا امری، رضا رضاییمنش، حمید استیلی، اکبر یوسفی، اصغر مدیرروستا، نادر محمدخانی، خداداد عزیزی، هاشم حیدری، فرهاد مجیدی، علی لطیفی، محمد نوازی چندسالی در عرصهی فوتبال فعال و سپس در سال ۷۹ امتیاز خودشان را به پیکان واگذار کرده و تمام. بازیکنانی نظیر امیر مرزوقی، محمود معمار، مصطفی اردستانی، مهدی دینورزاده، عباس موسیوند، نادر فریادشیران، محمود حقیقیان بعدتر به باشگاه شاهین پیوستند. شاهین به جهت علاقهمندی سید احمد خمینی و رابطهای که با کاظم رحیمی داشت از پارهای امکانات دولتی بهره برد.
من ورزشکار نیستم اما ورزشکاران را دوست دارم
اولین دیدار فوتبالیستها با خمینی نیز با پااندازی کاظم رحیمی (معاون خلخالی در اعدامهای زندان قصر) به واسطهی رفاقتش با سیداحمد در اسفند سال شصت انجام شد. نشریهی گل شرحی این گونه از آن دیدار دارد: «کاظم رحیمی، بعد از انقلاب نقشی اساسی در ساختار ورزش ایفا کرد و موجب ارتقای جایگاه فوتبال شد. ارتباطات او با بیت امام راحل باعث شد بسیاری از اهالی فوتبال به ضمانت و پادرمیانی وی پس از انقلاب توبه کنند و به خیل مردم انقلابی بپیوندند.[…] کاظم رحیمی، در زمستان سال ۱۳۶۰ به خواست برخی از اهالی فوتبال وقت ملاقاتی برای فوتبالیستها از بیت امام گرفت، اما مسئله این بود که ظرفیت پذیرش منزل کوچک امام محدود بود و فقط حدود ۴۰ – ۳۰ نفر، شانس و فیض ملاقات با امام خود را یافتند. کاظم رحیمی با درخواستهای بسیار متعددی مواجه بود اما بالاخره یک معیار برای انتخاب نفرات پیدا کرد. او تیم شاهین (قهرمان جامحذفی) تیم منتخب تهران (قهرمان جام قائداعظم) و تیم پرسپولیس (قهرمان جام بینالمللی وحدت) را به دیدار حضرت امام برد. این سه تیم در فاصله ۲۳ بهمن تا هشت اسفند سال ۶۰ سه جام را فتح کرده بودند و موجب شدند فضای رکود فوتبال پس از درگیریهای طبیعی انقلاب اسلامی شکسته شود. ترکیب فوتبالیها در ملاقات اسفند سال ۶۰ با امام خمینی: نفرات تیم شاهین: کاظم رحیمی (مربی و سرپرست)، جمشید آبیاری، مهدی دینورزاده، علی حیدری، نادر فریادشیران، امیر خانی، عباس موسیوند، محمود حقیقیان و امیر مرزوقی. تیم منتخب تهران: (یاران مشترکی از شاهین و پرسپولیس در این تیم حاضر بودند) سعید مراغهچیان، ناصر محمدخانی، کامل انجینی و منوچهر طاهرخانی. تیم پرسپولیس: علی پروین، محمود خوردبین، محمد مایلیکهن، محمد دادکان، مجید سبزی، ضیاء عربشاهی، مهدی غفاری، ابراهیم کیانطهماسبی، عباس کارگر و غلامرضا فتحآبادی. وقت ملاقات زود تمام شد اما با اصرار محمد دادکان، فوتبالیها دقایقی بیشتر ماندند و عکسی اختصاصی با امام گرفتند. ماجرا از وقتی شروع شد که محافظان پس از پایان صحبتهای امام(ره)، بچهها را به طرف درب خروجی راهنمایی کردند اما دادکان که آن زمان هم بازیکنی ارزشی و علاقهمند به انقلاب بود صدایش را کمی بلند کرد و گفت: چرا نمیگذارید امام را از نزدیک بو کنیم و کمی لباسش را لمس کنیم. ما تا اینجا آمدیم و معلوم نیست باز هم شانس دیدار ایشان را پیدا کنیم. امام این صدا را شنیدند و دستور دادند چند دقیقه بیشتر برای فوتبالیها وقت گذاشته شود»
امنیتیها میآیند
از اولین چهرههای امنیتی که پایش به دو باشگاه باز شد علی آقامحمدی بود که با حکم حسن غفوریفرد باشگاه استقلال را در اختیار گرفت. (آقامحمدی، از بستهگان فتحاللهزاده ریاست فعلی استقلال است) آقامحمدی، معاونت ریاست جمهوری را داشت و سپس در دوران لاریجانی مسئول سانسور خبر در صدا و سیما بود و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام. با آمدن آقامحمدی فراکسیون همدانیها در باشگاه استقلال تکمیل شد. علی آقامحمدی برای حل مشکلات مالی چهرههایی از نمایندگان مجلس و سیاستمداران شاخص را برای ورود به باشگاه انتخاب کرد. احمد مسجدجامعی، مجید قاسمی، رئیس کل وقت بانک مرکزی (به عنوان مشاور اقتصادی و کمیته بسکتبال!)، منوچهری مدیرعامل وقت بانک ملت (به عنوان مسئول ساختمانهای شهرستانهای استقلال!) عباس کردنوری در این ارتباط یادآور شد: «مجید قاسمی گفت به من پیشنهاد مشاور دادهاند بعد من را به عنوان رئیس کمیته بسکتبال گذاشتهاند در حالی که تنها شباهت من به بسکتبالیستها فقط قد بلندم است.» اما این شرایط دوام چندانی نیافت. پس از مشکلات مالی اولیه، قرار شد وزارت کشاورزی وارد ماجرا شود. از اینجا بود که محمدجواد ایروانی هم وارد بازی شد. مردی که روزی وزیر امور اقتصادی و دارایی بود و در آن سالها قائم مقام وزارت کشاورزی. محمدجواد ایروانی در حال حاضر معاونتِ مالی بازرسی بیت رهبری را عهدهدار است. یعنی تمامی اموال مرتبط با بیت رهبری از نذورات و تولیت آستانها تا بنیاد مستضعفان و… ایروانی با ورد به استقلال کاظم میرولد را نیز همراه خود کرد. ورود این سهتن به فراکسیون همدانیها در استقلال منجر شد. پیشتر یک همدانی دیگر (کاظم اولیایی) نیز به استقلالیها پیوسته بود. میرولد، که دو دوره نمایندهی مجلس بود در حال حاضر رئیس هیئتمدیرهی بانک پاسارگاد است. (بانک پاسارگاد به توصیهی خامنهای خارج از نظام بانکی دولتی تشکیل شد.) حضور چهرههای امنیتی در فوتبال و تزریق پولهای میلیاردی از درآمد نفت و دیگر منابع با استمرار دولت کودتایی احمدینژاد شتابی خارج از اندازه به خود گرفت.
استیلآذین و پدیدهای به نام حاج حسین هدایتی
حاج حسین هدایتی دولابی که از او به عنوان یکی از ده ثروتمند ایرانی نام برده میشود تا پیش از ورود «سردار رویانیان» به پرسپولیس به «عابربانک» پرسپولیسیها شهره بود. حاجحسین بچهی دروازه دولاب تهران است و عاشق علی پروین، و برای پرسپولیسیها کلید هر قفلی. هدایتی در زمان جنگ ایران و عراق جوانی است هجده ساله که از جانب بسیج منطقهی دروازه دولاب به جبهه اعزام میشود و پس از بازگشت از جنگ مسئول امور پرسنلی منطقهی ده در میدان شهدا. و به راستی نعمت بود آن جنگ هشت ساله. وی در کوتاهزمانی به سرعت برق به ثروتی افسانهای دست مییابد. خودش میگوید: «۲۲ سال است در کارخانهداری، کشاورزی و ساختمانسازی فعالیت میکنم. یک بچه مسلمانم که وجوهات خود را میپردازم و یک ریال هم بدهی بیمهای و مالیاتی ندارم.» گوشهای از ثروت افسانهای حاج حسین آنگونه که در نشریهی دولتی جامجم آنلاین آمده چنین است: مالکیت صنایع استیل آذین، شرکت خاورآذین، شرکت فجر گالوانیزه سپاهان کاشان، چندین کارخانهی فولادسازی و ورق، شرکت نایبند بزرگترین شرکت پرورش میگوی ایران، نیز برجسازی در دبی، سهامداری در بازار مبل ایران و بانک خصوصی تات، ریاست چندین شرکت تجاری در ایران و کشورهای دیگر خاورمیانه، سرمایهگذاری در هتل سیروس و هتل کیش و صاحب املاک کشاورزی و مسکونی متعدد در ایران و کشورهای حاشیهی خلیج فارس. حاج حسین اخیراً و پس از انحلال استیلآذین با پرداخت دومیلیارد بدهی تیم ملوان انزلی هفتاد درصد باشگاه ملوان را از نیروی دریایی خریداری کرد. ابتدا علی پروین به واسطهی هدایتی در سال ۸۶ امتیاز باشگاه اکباتان را برای استیلآذین به ۸۰۰ میلیون تومان خریداری کرد. هدایتی با آوردن سردار آجرلو به عنوان سرپرست و جمعآوری سوپراستارهای فوتبال داعیه آسیایی شدن در سر داشت اما به جهت سوء مدیریت مقام آخر لیگ برتر را کسب کرد و به دستهی پایینتر سقوط. تیمی که هدایتی با چند ده میلیارد با مشاوره مقتدای ورزشیاش «سلطان علی پروین» بست، با سقوط مفتضحانه به لیگ دو، عملاً منحل و هدایتی موقتاً از خیر تیمداری منصرف شد. هدایتی را اما وسوسهی تیمداری رها نمیکند. جدا از خرید هفتاد درصدی ملوان انزلی آنهم از نیروی دریایی، حاجحسین، با خرید سهام باشگاه گهر درورد به نام برادرش مالک واقعی این باشگاه هم هست. پرسش اینجاست که چرا حاجحسین با آن همه زیان مالی دوباره به خرید سهام و تیمداری روی میآورد. شاید بازداشت کوتاهِ اخیرِ هدایتی پاسخگوی چرایی ماجرا باشد. بر اساس گزارش «فارس نیوز» در پاییز سال جاری حسین هدایتی توسط پلیس آگاهی به جهت بدهی بانکی بازداشت و بلافاصله آزاد شد. بازتاب امروز بدهی هدایتی به سیستم بانکی کشور را افزون از ۱۸۰ میلیارد تومان خواند. در گزارش بازتاب امروز همچنین آمده است: «حسین هدایتی که با تبلیغات رسانهای در ورزش تحت عنوان دسته چک شناخته میشد، بازداشت شد تا پس از امیرخسروی و زنوزی، سومین متهمی باشد که موقتاً بازداشت شد.» به گزارش سرویس اقتصادی «بازتاب» حسین هدایتی یکی از بدهکاران بزرگ و سرشناس بانکی که تاکنون با ارتباطگیریهای مختلف تلاش کرده بود، خود را از گزند برخوردهای معمول با بدهکاران بزرگ بانکی در امان نگه دارد و حتی اخیراً تیم ملوان را برای خود خریداری کرده و گوهر درود را نیز به نام برادرش نمود، بازداشت شد تا به پرونده بدهکاریهای سنگین وی رسیدگی شود. در حالی که گفته میشود مجموع بدهی وی به سیستم بانکی کشور ۱۸۰ میلیارد تومان بوده. پرسش اصلی اما این است: فردی با هوش سرشار اقتصادی هدایتی چرا زیانهایی اینگونه را تحمل میکند؟ افرادی نظیر هدایتی برای سفید کردن پولشان و البته پرداخت خمس و ذکات و نیز چهره شدن نیازمند سرمایهگذاریهای اینگونه هستند. حاجحسین در مقابل این پرسشِ تارنمای فرارو که چرا این همه زیان را تحمل میکنید؟ تنها یک کلام میگوید: همین که لبخندی بر گوشهی لب ورزشکاری بنشیند مرا بس.
علی انصاری
مافیای بازار مبل تهران. ثروت اصلی علی انصاری عمدتاً شامل زمینهای یافتآباد است که بورس بازار مبل ایران است. وی رئیس گروه سرمایهگذاری تات و بانکی به همین نام است و رئیس اتحادیهی مبلسازان تهران. اما برای چهره شدن، ورود به عرصه فوتبال را انتخاب کرده است. علی انصاری رئیس فدراسیون دوچرخه سواری است، اما حضور وی در هیئت مدیره باشگاه استقلال نقشی معادل حسین هدایتی استقلالی ها به وی بخشیده. وی کلید قفل مالی استقلالیها است. شاید حضور علی انصاری در استقلال پاسخی باشد برای انتقال پر سروصدای جواد نکونام از اوساسونای اسپانیا به باشگاه استقلال. انتقالی که به عنوان بمب «حاج شوالیه» شهره شد. ابتدا باشگاه اسپانیایی برای فروش نکونام مبلغ دوونیم میلیون یورو مطالبه کرد. سایت خبرآنلاین اما مدعی شد که: «استقلال محمودرضا فاضلی را به عنوان مدیربرنامههای جواد نکونام واسطه قرار داده و باید برای گرفتن رضایتنامه کاپیتان تیم ملی با اسپانیاییها دلار بپردازد. توافقات اولیه دو طرف، پرداخت مبلغی بیش از ۵۰۰ هزار دلار تخمین زده می شود» شایعات اما از رقمی افزون از سه هزار میلیارد تومان خبر میدهد، هنوز رقم واقعی انتقال جواد نکونام از اوسوسانا به استقلال نادانسته است. فتحاللهزاده در پاسخ به انتقدات و گرانخری نکونام یادآور شد: همین حالا برای فروش جواد پیشنهادی ۵ میلیون یورویی داریم. این پول می شود ۱۵ میلیارد تومان ، یعنی بودجهی یک فصل ما. بعد میگویید من چرا این قزلآلا را خریدم!. و بر سر در منزل علی انصاری در نیاوران دو طاووس زنده خودنمایی میکند. راستی کسی میداند قیمت طاووس در بازار آزاد چقدر است؟