فهرست عناوین مطلب
سقف قرارداد کف قرارداد هم نیست
یکی از قوانین فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ آنکه باشگاهها با سقف قراردادی معادل ۳۵۰ میلیون تومان بیش از این به بازیکنان پرداخت نکنند. «غلامرضا بهروان سرپرست سازمان لیگ در مخالفت با این قانون معتقد است: این قانون باعث ترویج دروغگویی مدیران عامل باشگاهها و همچنین بازیکنان شده به همین خاطر بود. امروز به ضرس قاطع و به عنوان سرپرست سازمان لیگ برتر به شما میگویم جدا از ملک و املاک، اتومبیل پورشه به بازیکنان و مربیان و نیز حوالههای تیرآهن و میلهگرد میدهند -تا مربیان و بازیکنان آنها را در بازار نقد کنند- شما فکر میکنید ما این ها را نمیدانیم.» پرسش اینجاست سرداران فوتبالی که تمامی پولها را بر اساس سقف و به ظاهر روی کاغذ رعایت اما زیرمیزی ارقامی نادناسته را به بازیکنان پرداخت میکنند تا چه میزان دست خودشان برای سوءاستفاده باز میباشد. یکی از نمونههای اینگونه پرداختها قرارداد با کریم انصاریفرد مهاجم فصل پیش سایپا و پیوستنش به پرسپولیس است. قرارداد ثبت شده انصاریفرد طبق قوانین فدراسیون باید ۳۵۰ میلیون تومان باشد، اما در ارتباط با رقم مگوی قرار داد با انصاریفرد که سردار از گفتنش ابا دارد، فرشاد قدیری دروازه بان دوم صبا پس از پیروزی این تیم در بازی مقابل پرسپولیس گفت: «واقعا نمیدانم چرا پرسپولیسیها این قدر ضعیف بازی کردند. مهاجمان این تیم اصلا گلزن نیستند. اگر یک میلیارد و چهارصد میلیون تومان انصاریفرد را به من میدادند ۴ تا گل برای این تیم میزدم. یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون را به مرده بدهی، زنده میشود.» دست سردار آنقدر باز است که میتواند بیش از یک میلیارد اضافه بر رقم فدراسیون زیرمیزی پرداخت کند.
فساد فوتبالی آنچنان وسوسهانگیز است که به دیگر رشتهها نیز سرایت میکند، اما در دیگر رشتهها به جهت شعاع اندک مخالفان و فقر ورزشکاران که عمدتاً از خانوادههای تهیدست و جنوب شهری میباشند آنها را به دریوزگی و کاسهلیسی قدرت وا میدارد.
چفیه رهبر: کیانوش رستمی برنده مدال برنز وزنه برداری المپیک ۲۰۱۲ لندن در گفتوگو با فارس نیوز گفت: پس از بازگشت از المپیک هر چقدر که نگاه میکنم میبینم در کنار مدال المپیک تنها چفیه رهبر را کم دارم. وی همچنین از دو آرزوی خود سخن گفت که یکی کسب مدال طلای المپیک و دیگری دیدار رهبر ایران و دریافت چفیه از دست ایشان: «من از قبل هم چنین درخواستی را داده بودم تا زمانی که روی سکوی جهانی و المپیک میروم، با انگیزه مضاعفی چفیه آقا را بر گردنم بیندازم امیدوارم این موضوع به همین زودیها محقق شود.» اهدای مدال طلای جهانی کشتی از سوی حمید سوریان به احمدینژاد که پس از کسب مدال طلای وی در المپیک لندن، واکنشهای گستردهای را در فضای مجازی برانگیخت نیز از این دست حرکات نشان دارد.
ناگفتههای مصطفوی از حاشیههای فوتبال: آشِ فوتبال آنقدر شور است که صدای خان هم بلند میشود. شخصیتی فرصتطلب همچون داریوش مصطفوی که خود زمانی بر صندلی ریاست فوتبال تکیه داشت و برای بازپس گرفتن این صندلی حاضر به فروش همهچیزش هست، در ارتباط با باشگاه پرطرفدار پرسپولیس میگوید: «پرسپولیس دستخوش اهداف سیاسی است و بیشتر این مسئله در زمان علیآبادی شروع شد که یکسری اعضای هیئتمدیره غیر ورزشی وارد این باشگاه شدند و به جز یکی – دو نفر از آنها بقیه برای اهداف سیاسی آمدند. این رویه حتی در باشگاههای دیگری مانند ذوب آهن و سپاهان و استقلال نیز وجود دارد و افراد غالبا سیاسی هستند.» مصطفوی که سابقهی مدیریت در باشگاه پرسپولیس را دارد، درخصوص عملکرد ژوزه در این تیم گفت: من ژوزه را به عنوان دربان هم قبول ندارم. متاسفانه ۴ تا خبرنگار که از مسایل پشت پرده اطلاعی ندارند دائما ژوزه ژوزه یا کیروش کیروش کرده و چنین تبلیغاتی برای آنها کردند. کجای دنیا به کسی مانند کیروش هشت میلیارد میدهند. زمانیکه مدیر عامل پرسپولیس بودم آقایان یک ریال کمک نکردند. اگر حسین هدایتی نبود چطور میتوانستم از پس هزینهها بر بیایم. فوتبال ما این طور پیش نمیرود.» مصطفوی با اشاره به زمان مدیریتش در باشگاه پرسپولیس گفت: «من مخالف بازگشت قطبی به پرسپولیس بودم، اما علیآبادی اصرار میکرد. علیآبادی اصرار کرد قطبی برگردد. میگفت مقامات بالا اصرار دارند و فرمودند قطبی برگردد. میگفتند او محبوب است و جمعیت میآورد.»
بیتردید در هیچ حکومت صددرصد نظامی نیز نظامیانی از نوع سرداران سپاه در جمهوری اسلامی عرصهی مدیریت ورزش به ویژه فوتبال را اشغال نکردهاند. پرمخاطب بودن فوتبال و خیل عظیم تماشاچیان قدرتی را به فرماندهان عمدتاً شکستخورده ارزانی بخشیده که با هیچ پدیدهای تاختزدنی نمیباشد. نام کسانی مانند سرهنگ عاری، اکبر غمخوار، مصطفی آجرلو، کریم ملاحی، علی صلاحی، هاشم غیاثیراد، ناصر شفق، احمد رسولینژاد، عزیز محمدی، محمدحسین جعفری، محمد رویانیان، امیدوار رضایی، مقداد نجفنژاد، محمد زارع، محمدیوسف شاکری، احمد شهریاری، مجتبی پیمبری، محمد آقامیر، علی آقامحمدی نشان از حضور بخشی از سرداران رنگوارنگ در عرصهی ورزش دارد. فوتبال پرمخاطب به ظاهر ابزاری است در دست گروهبندیهای سیاسی درون حاکمیت. ملوان انزلی، تراکتورسازی تبریز، ابومسلم مشهد، فجر سپاسی شیراز، تیم هایی هستند که توسط نهاد سپاه مالِخود شدهاند
یاشاسین تراختور: یکی از پرطرفدارترین تیمهای ایران پس از پرسپولیس و استقلال، تراکتورسازی تبریز میباشد تراکتورسازی تیمی است صددرصد امنیتی و متعلق به سپاه. این تیم در حوادث و جریانات تبریز میتوانست و میتواند منبع شر باشد؛ تیمی که پس از هر بازی کسانی را حتا در نزد اپوزیسیون بدان واداشت تا بگویند نوادهگان بابک خرمدین چه و چه کردند! چهگونه میتوان این اشتیاق و پانتورکیسم را مهار زد. پاسخ را از زبانِ “سردار علی اکبر پورجمشیدیان” فرمانده سپاه عاشورا مرور کنیم: «یکی از شاخههای فعالیتهای سپاه پاسداران مسائل فرهنگی است و آنجا که احساس نیاز شود، سپاه وارد شده و تأثیرات مثبت خود را نمایانگر ساخته است که مصداق آن تیم تراکتورسازی تبریز بود. تنها مجموعهای که میتوانست به این مسئله ورود پیدا کرده و مشکلات تراکتور را حل کند، سپاه بود.» از این حرفهایتر و عاقلانهتر میتوان عمل کرد؟ معمولاً و در سالیان اخیر در تبریز و بازیهای تراکتورسازی شاهد برخی شعارهای ضدحکومتی بودهایم. کسانی شکمشان را صابون زده بودند که در بازی اخیر تراکتور مقابل الجزیره امارات در چهارچوب بازیهای باشگاههای آسیا و حضور نزدیک به صدهزار تماشاچی شاهدِ اعتراض و شورش از جانب تماشاچیان باشیم. بازی را تراکتور برد و پس از زدن گل توسط سیدصالحی و نمایش عرقگیر مزین به یازهرا!، شاهد ساعتها پایکوبی آزادانهی دختر و پسرهای جوان در شاهگلی تا نیمههای شب بودیم. حسرت بر دل امیدبستهگان باقی ماند چرا که نوادهگان بابک خرمدین دل و جگرشان را می خوردند و تنها به رقص لزگی ماجرا داشتند و بس. سرداران کارشان را در این زمینه فوت آب هستند و جدا از منافع اقتصادی، با کنترل اوضاع و شرایط حاکم بر هواداران پرشمار این باشگاه قدیمی فوتبال، تبلیغ دین و یا زهرا و یا حسینشان را هم میکنند. چرا که لیدرها و اجیرشدهگانِ برادران سردار، به تازهگی سعی در ایجاد فضایی کاملاً مذهبی در تشویقهایشان دارند شعارهایی نظیر یا علی مدد. یا زهرا که این روزها در استادیومها مکرر میشنویم را در همین راستا باید دید. پیشتر سید محمد حسین نعمتی، سرپرست کانون بسیج فوتبال تهران، از «ایجاد پایگاههای بسیج» در باشگاه های فوتبال خبر داد و آن را «خواست خود باشگاهها» دانسته بود. آنچنانکه برادر! سردار! دکتر! حسین الله کرم، فرموده بودند: «افراد ورزشی به تنهایی نمیتوانند استراتژی سیاسی کشور را در ورزش پیاده کنند. ما در جهان کنونی برای دست یافتن به حقوق خودمان خصوصا حقوقی که امروز متصور میکنیم در تلاش هستیم با حضور سیاسیون در ورزش، از ظرفیتهای ورزش کشور برای احیای این حقوق استفاده کنیم.» این حضور آنچنان است که هیچ تیم فوتبالی بیحضور سرداران قادر به ادامهی حیات ورزشیاش نمیباشد و مدیران فوتبالی در سبقت از یکدیگر با چراغ در جستوجوی سرداران مایهدار میگردند. هیچ تیمداری نمیتواند بدون حضور سرداران بحرانهای مالیاش را حل کند. حضور هر سردار یعنی سرریزشدن دلار. علی سعیدی، نمایندهی ولی فقیه در سپاه پاسداران: «ورود سپاه در عرصههای اقتصادی جزیی از رسالت سپاه است.» اسماعیل کوثری، عضو ارشد سابق سپاه پاسداران و نماینده فعلی تهران در مجلس و مدافع پیشین باشگاه ابومسلم: «سپاه یک نیروی چند بُعدی نظامی، اعتقادی و سیاسی است.» محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران: «سپاه دیگر تنها بازوی مسلح و توانمند رهبری نبوده بلکه به عنوان بازوی غیر مسلح ایشان نیز محسوب می شود. مقام معظم رهبری (مدظله العالی) هیچگونه محدودیتی را برای سپاه در انجام ماموریت در ابعاد مختلف دفاع از انقلاب اسلامی قائل نشده اند.»